مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
به خون شستند نامردان رخ مرد دو عالم را بـپـا کردنـد در ماه خـدا شور محـرم را سیه کردند از دود ستم رخسارۀ گردون در افـکـننـد از پا قـامت عـدل مجسم را ندا برخاست کز ختم رُسُل کشتند در سجده وصی و جانشین و یاور و داماد و ابن عم را به مزد آن همه احسان و لطف و مهربانی ها به محراب دعا کشتند آن مظلوم عالم را مروت بین فتوت بین عنایت بین کرامت بین تفقد می کند با روی خونین، ابن ملجم را بپوش ای آسمان بر پیکر خود جامه ماتم که زینب در بغل بگرفته امشب زانوی غم را ز اشک سرخ و رنگ زردو رخت نیلگون از غم چه رنگین کرده اند امشب یتیمان سفره هم را به خرما نیست حاجت محفل اطفال را دیگر که نقل مجلس خود کرده اند اشک دمادم را بغیر از یا علی ذکری ندارد بر زبان هرگز سر دار غمش گر دست و پا بُرّند "میثم" را |